معنی فارسی re-staged
B1دوباره به صحنه آوردن یک نمایش یا رویداد، به خصوص وقتی که در اجراهای قبلی موفق نبودهاست.
To stage an event or production again, especially after a previous unsuccessful attempt.
- VERB
example
معنی(example):
نمایش دوباره به صحنه آمد تا مخاطبان بیشتری را جذب کند.
مثال:
The play was re-staged to attract more audience.
معنی(example):
پس از شکست اولیه، آنها رویداد را با برنامهریزی بهتر دوباره برگزار کردند.
مثال:
After the initial failure, they re-staged the event with better planning.
معنی فارسی کلمه re-staged
:
دوباره به صحنه آوردن یک نمایش یا رویداد، به خصوص وقتی که در اجراهای قبلی موفق نبودهاست.