معنی فارسی re-stated
B1دوباره بیان شده، به کار رفتن دوباره یک نظر یا ایده، به ویژه پس از تغییر یا بهبود.
Having stated again or differently, especially in response to circumstances.
- VERB
example
معنی(example):
سیاست دوباره بیان شد تا تغییرات اخیر را منعکس کند.
مثال:
The policy was re-stated to reflect the recent changes.
معنی(example):
او بعد از دریافت بازخورد، استدلالش را دوباره بیان کرد.
مثال:
He re-stated his argument after receiving feedback.
معنی فارسی کلمه re-stated
:
دوباره بیان شده، به کار رفتن دوباره یک نظر یا ایده، به ویژه پس از تغییر یا بهبود.