معنی فارسی re-suspended

B1

به حالت تعلیق درآوردن دوباره، به معنی معلق کردن چیزی پس از اینکه قبلاً معلق شده است.

To have been put into suspension again after having been previously suspended.

example
معنی(example):

این رویداد به دلیل نگرانی‌های ایمنی دوباره معلق شد.

مثال:

The event was re-suspended due to safety concerns.

معنی(example):

او پس از نقض دوباره قوانین، دوباره از مدرسه معلق شد.

مثال:

He was re-suspended from school after breaking the rules again.

معنی فارسی کلمه re-suspended

: معنی re-suspended به فارسی

به حالت تعلیق درآوردن دوباره، به معنی معلق کردن چیزی پس از اینکه قبلاً معلق شده است.