معنی فارسی re-telling

B1

بازگو کردن دوباره یک داستان یا اتفاق به طوری که دیگران نیز آن را بشنوند.

The act of narrating something again or re-explaining an event.

example
معنی(example):

معلم داستان را دوباره برای کلاس بازگو می‌کند.

مثال:

The teacher is re-telling the story to the class.

معنی(example):

او از دوباره بازگو کردن داستان‌های مورد علاقه‌اش لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys re-telling his favorite tales.

معنی فارسی کلمه re-telling

: معنی re-telling به فارسی

بازگو کردن دوباره یک داستان یا اتفاق به طوری که دیگران نیز آن را بشنوند.