معنی فارسی re-tested

B1

آزمایش مجدد چیزی برای تأیید نتایج یا عملکرد آن.

To test something again to verify results or performance.

example
معنی(example):

او فرضیه‌های خود را دوباره آزمایش کرد تا نتایجش را تأیید کند.

مثال:

She re-tested her hypotheses to confirm her findings.

معنی(example):

نرم‌افزار دوباره آزمایش شد تا مطمئن شوند که به‌درستی کار می‌کند.

مثال:

The software was re-tested to ensure it was functioning correctly.

معنی فارسی کلمه re-tested

: معنی re-tested به فارسی

آزمایش مجدد چیزی برای تأیید نتایج یا عملکرد آن.