معنی فارسی re-touching

B1

دوباره لمس کردن، فرآیند بهبود یا تصحیح جزئی یک تصویر یا اثر.

The process of improving or correcting something slightly, especially an image or work.

example
معنی(example):

دوباره لمس کردن تصاویر می‌تواند زمان‌بر باشد اما پاداش‌دهنده است.

مثال:

Re-touching images can be time-consuming but rewarding.

معنی(example):

او عاشق دوباره لمس کردن عکس‌هایش است تا بهترین رنگ‌ها را به نمایش بگذارد.

مثال:

She loves re-touching her photographs to bring out the best colors.

معنی فارسی کلمه re-touching

: معنی re-touching به فارسی

دوباره لمس کردن، فرآیند بهبود یا تصحیح جزئی یک تصویر یا اثر.