معنی فارسی re-trodden
B1به مسیرهایی اشاره دارد که دوباره بر روی آنها گام گذاشته شده است، به بیان دیگر، دوباره نشانهگذاری شدهاند.
Paths or trails that have been trodden again, often improving visibility or accessibility.
- VERB
example
معنی(example):
ردپاهای دوباره گذاشته شده از قبل راحتتر دنبال میشدند.
مثال:
The re-trodden tracks were easier to follow than before.
معنی(example):
در برف، مسیرهای دوباره گذاشته شده راهنمایی برای دیگران فراهم کردند.
مثال:
In the snow, the re-trodden paths provided guidance for others.
معنی فارسی کلمه re-trodden
:
به مسیرهایی اشاره دارد که دوباره بر روی آنها گام گذاشته شده است، به بیان دیگر، دوباره نشانهگذاری شدهاند.