معنی فارسی re-tuning
B1عملی که در آن یک وسیله یا ساز دوباره تنظیم میشود تا عملکرد بهتری داشته باشد.
The process of adjusting something again to improve its performance or sound.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره تنظیم کردن موتور میتواند کارایی آن را بهبود بخشد.
مثال:
Re-tuning the engine can improve its performance.
معنی(example):
دوباره تنظیم کردن پیانو چندین ساعت طول کشید.
مثال:
The re-tuning of the piano took several hours.
معنی فارسی کلمه re-tuning
:
عملی که در آن یک وسیله یا ساز دوباره تنظیم میشود تا عملکرد بهتری داشته باشد.