معنی فارسی re-united
B1دوباره متحد شده، حالتی که در آن افراد یا گروهها پس از جدایی به هم میپیوندند.
Brought together again after being separated.
- VERB
example
معنی(example):
آنها پس از یک جدایی طولانی دوباره متحد شدند.
مثال:
They were re-united after a long separation.
معنی(example):
این زوج سرانجام در فرودگاه دوباره متحد شدند.
مثال:
The couple was finally re-united at the airport.
معنی فارسی کلمه re-united
:
دوباره متحد شده، حالتی که در آن افراد یا گروهها پس از جدایی به هم میپیوندند.