معنی فارسی re-visited

B1

به معنای دیدن یک مکان یا شخص برای بار دوم یا بیشتر.

To visit again.

example
معنی(example):

او تابستان گذشته به خانه کودکی‌اش دوباره سر زد.

مثال:

She re-visited her childhood home last summer.

معنی(example):

بعد از سال‌ها، او دوباره به موزه‌ای که الهام گرفت سر زد.

مثال:

After many years, he re-visited the museum where he found inspiration.

معنی فارسی کلمه re-visited

: معنی re-visited به فارسی

به معنای دیدن یک مکان یا شخص برای بار دوم یا بیشتر.