معنی فارسی re-worded

B1

عبارتی که واژه‌ها به گونه‌ای دیگر تغییر یافته‌اند.

Expressed in different words from the original.

example
معنی(example):

آن آهنگ به گونه‌ای دیگر بیان شده بود تا با سبک جدید هماهنگ باشد.

مثال:

The song was re-worded to fit the new style.

معنی(example):

شعرهای معروف بسیاری در طول سال‌ها به گونه‌ای دیگر بیان شده‌اند.

مثال:

Many famous poems have been re-worded over the years.

معنی فارسی کلمه re-worded

: معنی re-worded به فارسی

عبارتی که واژه‌ها به گونه‌ای دیگر تغییر یافته‌اند.