معنی فارسی re-writable
B1به معنای قابلیت نوشتن مجدد بر روی یک سطح.
Capable of being written on again; often referring to media like disks.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دفتر قابل نوشتن دوباره است، بنابراین میتوانید از آن چندین بار استفاده کنید.
مثال:
This notebook is re-writable, so you can use it multiple times.
معنی(example):
دیسکهای قابل نوشتن دوباره برای ذخیره دادهها راحت هستند.
مثال:
Re-writable discs are convenient for data storage.
معنی فارسی کلمه re-writable
:
به معنای قابلیت نوشتن مجدد بر روی یک سطح.