معنی فارسی reaccelerating

B1

فرایند دوباره شتاب گرفتن یا سرعت بخشیدن به چیزی.

The act of increasing speed again after a period of slowing down.

example
معنی(example):

موتور برای بلند شدن دوباره شتاب می‌گیرد.

مثال:

The engine is reaccelerating for takeoff.

معنی(example):

آنها در حال شتاب دادن به فرایند هستند تا تحویل به موقع را تضمین کنند.

مثال:

They are reaccelerating the process to ensure timely delivery.

معنی فارسی کلمه reaccelerating

: معنی reaccelerating به فارسی

فرایند دوباره شتاب گرفتن یا سرعت بخشیدن به چیزی.