معنی فارسی reaccumulate
B1دوباره جمعآوری کردن، به معنی تجمع مجدد منابع یا داراییها است.
To accumulate again after having previously accumulated.
- VERB
example
معنی(example):
آنها امیدوارند پس از هزینهها پسانداز خود را دوباره جمعآوری کنند.
مثال:
They hope to reaccumulate their savings after the expenses.
معنی(example):
شرکت قصد دارد سهم بازار خود را دوباره جمعآوری کند.
مثال:
The company plans to reaccumulate its market share.
معنی فارسی کلمه reaccumulate
:
دوباره جمعآوری کردن، به معنی تجمع مجدد منابع یا داراییها است.