معنی فارسی reaccused
B1به فردی دوباره اتهام زده شده، به ویژه در پی ارزیابی مجدد یا ارائه شواهد جدید.
Describes a situation where someone is accused again, often due to new evidence or circumstances.
- VERB
example
معنی(example):
پس از بررسی، او بر اساس یافتههای جدید دوباره به اتهام متهم شد.
مثال:
After the review, she was reaccused based on the new findings.
معنی(example):
او پس از بیان جانب خود احساس کرد که به ناحق دوباره متهم شده است.
مثال:
He felt unjustly reaccused after presenting his side of the story.
معنی فارسی کلمه reaccused
:
به فردی دوباره اتهام زده شده، به ویژه در پی ارزیابی مجدد یا ارائه شواهد جدید.