معنی فارسی reaction formation
C2مکانیزم روانی که در آن فرد احساسات واقعی خود را با رفتارهایی کاملاً متضاد جبران میکند.
A psychological defense mechanism in which an individual behaves in a manner opposite to their true feelings.
- NOUN
example
معنی(example):
تشکیل واکنش او را وادار به رفتار بیش از حد مهربان کرد.
مثال:
Her reaction formation made her act overly kind.
معنی(example):
در روانشناسی، تشکیل واکنش یک مکانیزم دفاعی است.
مثال:
In psychology, reaction formation is a defense mechanism.
معنی فارسی کلمه reaction formation
:
مکانیزم روانی که در آن فرد احساسات واقعی خود را با رفتارهایی کاملاً متضاد جبران میکند.