معنی فارسی reactionally
B1به طور واکنشی، به معنای تحت تأثیر واکنشها عمل کردن.
In a way that is characterized by reaction.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به خبر به طور واکنشی پاسخ داد.
مثال:
She responded reactionally to the news.
معنی(example):
او در بحران به طور واکنشی عمل کرد.
مثال:
He acted reactionally in the crisis.
معنی فارسی کلمه reactionally
:
به طور واکنشی، به معنای تحت تأثیر واکنشها عمل کردن.