معنی فارسی readerly

B1

خواننده‌پسند، به توصیف یا سبک نوشتاری که مناسب و جذاب برای خوانندگان باشد.

Relating to or characteristic of a reader; appealing to readers.

adjective
معنی(adjective):

Characteristic of readers.

example
معنی(example):

او رویکردی بسیار خواننده‌پسند به ادبیات دارد.

مثال:

She has a very readerly approach to literature.

معنی(example):

این کتاب به شیوه‌ای خواننده‌پسند نوشته شده است.

مثال:

The book is written in a readerly manner.

معنی فارسی کلمه readerly

: معنی readerly به فارسی

خواننده‌پسند، به توصیف یا سبک نوشتاری که مناسب و جذاب برای خوانندگان باشد.