معنی فارسی readopted
B1دوباره اتخاذ کردن یک روش یا سیاست که قبلاً استفاده میشد.
To adopt again a method or policy that was previously in use.
- verb
verb
معنی(verb):
Adopt again
example
معنی(example):
او برای بهبود نتایج، روش قدیمی را دوباره اتخاذ کرد.
مثال:
She readopted the old method for better results.
معنی(example):
شرکت به طور موفقیتآمیزی دستورالعملهای قبلی خود را دوباره اتخاذ کرد.
مثال:
The company readopted its previous guidelines successfully.
معنی فارسی کلمه readopted
:
دوباره اتخاذ کردن یک روش یا سیاست که قبلاً استفاده میشد.