معنی فارسی readymades
B2اجزاء یا اشیایی که به عنوان یک اثر هنری به کار رفتهاند و معمولاً از اشیای روزمره تشکیل شدهاند.
Artworks made from everyday objects that are presented as art.
- noun
noun
معنی(noun):
A ready-made object.
example
معنی(example):
خواندههای هنرمند مفهوم هنر سنتی را به چالش کشید.
مثال:
The artist's readymades challenged the idea of traditional art.
معنی(example):
خواندهها اغلب باعث ایجاد بحث درباره اینکه چه چیزی هنر را تشکیل میدهد میشوند.
مثال:
Readymades often spark debate about what constitutes art.
معنی فارسی کلمه readymades
:
اجزاء یا اشیایی که به عنوان یک اثر هنری به کار رفتهاند و معمولاً از اشیای روزمره تشکیل شدهاند.