معنی فارسی reaffirmation
B2دوباره تأیید، تأکید مجدد بر چیزی، معمولاً بهصورت رسمی.
The act of affirming something again or asserting it again.
- noun
noun
معنی(noun):
An act of reaffirming; a second or subsequent affirmation.
example
معنی(example):
دوباره تأیید توافق آنها برای هر دو طرف مهم بود.
مثال:
The reaffirmation of their agreement was important for both parties.
معنی(example):
این رویداد به عنوان یک دوباره تأیید اهداف ما عمل کرد.
مثال:
This event served as a reaffirmation of our goals.
معنی فارسی کلمه reaffirmation
:
دوباره تأیید، تأکید مجدد بر چیزی، معمولاً بهصورت رسمی.