معنی فارسی reaggregated

B1

به شکل دوباره تجمیع شده، اطلاعاتی که به صورت مجدد جمع‌آوری شده‌اند.

Data that has been collected or grouped again.

example
معنی(example):

اطلاعات دوباره تجمیع شده بود تا جدیدترین روندها را نشان دهد.

مثال:

The information was reaggregated to show the latest trends.

معنی(example):

آنها داده‌های مالی را برای وضوح و دقت دوباره تجمیع کردند.

مثال:

They reaggregated the financial data for clarity and accuracy.

معنی فارسی کلمه reaggregated

: معنی reaggregated به فارسی

به شکل دوباره تجمیع شده، اطلاعاتی که به صورت مجدد جمع‌آوری شده‌اند.