معنی فارسی realty

B1 /ˈɹil̩ti/

املاک، به اراضی و ساختمان‌ها اشاره دارد که برای خرید و فروش یا اجاره در نظر گرفته می‌شوند.

Property consisting of land and the buildings on it, often used in real estate.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

noun

معنی(noun):

Real estate; a piece of real property; land.

معنی(noun):

The property that goes to the heirs of the deceased, as distinguished from the personalty, which goes to the executor or administrator of the estate.

معنی(noun):

Reality

معنی(noun):

Loyalty; faithfulness; fealty

معنی(noun):

Royalty

example

معنی(example):

بازار املاک بسیار رقابتی است.

مثال:

The realty market is very competitive.

معنی(example):

او در یک شرکت املاک کار می‌کند که فضاهای اداری می‌فروشد.

مثال:

He works in a realty company that sells office spaces.

معنی فارسی کلمه realty

املاک، به اراضی و ساختمان‌ها اشاره دارد که برای خرید و فروش یا اجاره در نظر گرفته می‌شوند.