معنی فارسی reanimation

B1

دوباره زنده‌سازی، به معنای برگرداندن یا احیای چیزی که از دست رفته یا غیر فعال شده است.

The act of bringing something back to life or restoring its vitality.

example
معنی(example):

دوباره زنده‌سازی سنت‌های باستانی، جامعه را کنار هم آورده است.

مثال:

The reanimation of the ancient traditions has brought the community together.

معنی(example):

تکنیک‌های دوباره زنده‌سازی در پزشکی اضطراری بسیار حیاتی هستند.

مثال:

Reanimation techniques are crucial in emergency medicine.

معنی فارسی کلمه reanimation

: معنی reanimation به فارسی

دوباره زنده‌سازی، به معنای برگرداندن یا احیای چیزی که از دست رفته یا غیر فعال شده است.