معنی فارسی reantagonizing

B1

عمل یا فرآیند دوباره به دشمنی کشاندن کسی یا چیزی.

The act of provoking hostility again.

example
معنی(example):

نظرات او به عنوان دوباره به دشمنی کشاندن وضعیت دیده شد.

مثال:

Her comments were seen as reantagonizing the situation.

معنی(example):

دوباره به دشمنی کشاندن دیگران می‌تواند به درگیری‌های بیشتری منجر شود.

مثال:

Reantagonizing others can lead to more conflict.

معنی فارسی کلمه reantagonizing

: معنی reantagonizing به فارسی

عمل یا فرآیند دوباره به دشمنی کشاندن کسی یا چیزی.