معنی فارسی reapportionments
B2اصلاحات تقسیم، تغییر مجدد تقسیم نمایندگیهای سیاسی بر اساس دادههای جمعیتی جدید است.
The act of redistributing or reassigning representation or resources based on changes in population.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت برای حساب کردن تغییرات جمعیتی اصلاحات تقسیم را انجام داد.
مثال:
The government conducted reapportionments to account for the population changes.
معنی(example):
اصلاحات تقسیم میتواند منجر به تغییر در قدرت سیاسی شود.
مثال:
Reapportionments can lead to shifts in political power.
معنی فارسی کلمه reapportionments
:
اصلاحات تقسیم، تغییر مجدد تقسیم نمایندگیهای سیاسی بر اساس دادههای جمعیتی جدید است.