معنی فارسی rearer
B1فردی که مسئول پرورش و نگهداری از حیوانات یا گیاهان است.
One who raises or nurtures animals or plants.
- NOUN
example
معنی(example):
پرورشدهندهی حیوانات به خوبی از سلامت آنها مراقبت میکرد.
مثال:
The rearer of the animals took great care to ensure their health.
معنی(example):
یک پرورشدهنده باید اطلاعات گستردهای درباره دامپروری داشته باشد.
مثال:
A rearer needs to have extensive knowledge about animal husbandry.
معنی فارسی کلمه rearer
:
فردی که مسئول پرورش و نگهداری از حیوانات یا گیاهان است.