معنی فارسی reattribution
B1عمل نسبت دادن دوباره یا تخصیص مجدد، به ویژه در زمینههای شغلی یا اجتماعی.
The act of attributing something again or reallocating responsibilities.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره اعطاء کردن موفقیتهای او به او کمک کرد تا توجه بیشتری جلب کند.
مثال:
Reattribution of his achievements helped him gain more recognition.
معنی(example):
دوباره تخصیص مسئولیتها باعث بهبود روند کار شد.
مثال:
The reattribution of responsibilities improved the workflow.
معنی فارسی کلمه reattribution
:
عمل نسبت دادن دوباره یا تخصیص مجدد، به ویژه در زمینههای شغلی یا اجتماعی.