معنی فارسی rebadging
B1تعریف کامل: فرآیند تغییر نشان تجاری یا علامت یک محصول یا خدمات به شرح و بیان جدید.
The act of changing the branding on a product or service.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To market a version of (an existing product, especially a motor car) with a new badge and new name.
noun
معنی(noun):
An instance of something being rebadged.
example
معنی(example):
تغییر برند می‌تواند به یک شرکت کمک کند تا در بازار جایگاه خود را تغییر دهد.
مثال:
Rebadging can help a company reposition itself in the market.
معنی(example):
تغییر برند خدمات با واکنش‌های مختلطی از طرف مشتریان مواجه شد.
مثال:
The rebadging of the service was met with mixed reactions from customers.
معنی فارسی کلمه rebadging
:
تعریف کامل: فرآیند تغییر نشان تجاری یا علامت یک محصول یا خدمات به شرح و بیان جدید.
