معنی فارسی rebaited
B1دوباره طعمهگذاری شده، به معنای اینکه طعمه قبلی برداشته شده و طعمه جدید اضافه شده است.
Having added bait anew to a hook or trap; previously baited again.
- VERB
example
معنی(example):
تله بعد از آخرین صید دوباره طعمهگذاری شد.
مثال:
The trap was rebaited after the last catch.
معنی(example):
او متوجه شد که طعمه باید بهطور مکرر دوباره طعمهگذاری شود.
مثال:
He noticed that the bait had to be rebaited frequently.
معنی فارسی کلمه rebaited
:
دوباره طعمهگذاری شده، به معنای اینکه طعمه قبلی برداشته شده و طعمه جدید اضافه شده است.