معنی فارسی rebaked
B1دوباره پخته شده، به معنای اینکه غذایی پس از پخت اول دوباره در فر قرار داده شده است.
Having been baked again to achieve desired results.
- VERB
example
معنی(example):
کیک دوباره پخته شد تا قوام مناسب پیدا کند.
مثال:
The cake was rebaked to get the right consistency.
معنی(example):
پس از تلاش اول، شیرینیها دوباره پخته شدند تا نتیجه بهتری داشته باشند.
مثال:
After the first attempt, the cookies were rebaked for better results.
معنی فارسی کلمه rebaked
:
دوباره پخته شده، به معنای اینکه غذایی پس از پخت اول دوباره در فر قرار داده شده است.