معنی فارسی rebestowal
B1عمل دوباره اهدا کردن، مخصوصا در مورد جوایز یا عناوین.
The act of bestowing again, particularly relating to honors or awards.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره اهدا کردن عنوان، بحث های زیادی را در میان اعضا به وجود آورد.
مثال:
The rebestowal of the title sparked much discussion among the members.
معنی(example):
آنها با یک مراسم ویژه دوباره اهدا کردن جایزه را جشن گرفتند.
مثال:
They celebrated the rebestowal of the prize with a special ceremony.
معنی فارسی کلمه rebestowal
:
عمل دوباره اهدا کردن، مخصوصا در مورد جوایز یا عناوین.