معنی فارسی reborrow
B1دوباره قرض گرفتن یک شیء، عمدتاً کتاب، پس از بازگرداندن آن.
To borrow something again, especially after returning it.
- VERB
example
معنی(example):
شما میتوانید پس از بازگرداندن کتاب، دوباره آن را قرض بگیرید.
مثال:
You can reborrow the book after returning it.
معنی(example):
کتابخانهها معمولاً اجازه میدهند که افراد اقلام را در صورت بازگرداندن به موقع دوباره قرض بگیرند.
مثال:
Libraries often allow patrons to reborrow if they return items on time.
معنی فارسی کلمه reborrow
:
دوباره قرض گرفتن یک شیء، عمدتاً کتاب، پس از بازگرداندن آن.