معنی فارسی rebreeding

B1

عمل دوباره پرورش دادن، معمولا به منظور بهبود یا حفظ ویژگی‌های خاص.

The process of breeding again to achieve desired characteristics or maintain species.

example
معنی(example):

دوباره پرورش دادن برای حفظ تنوع ژنتیکی در گونه‌ها ضروری است.

مثال:

Rebreeding is essential for maintaining genetic diversity in species.

معنی(example):

تحقیق بر روی روش‌های دوباره پرورش دادن حیوانات در خطر انقراض متمرکز بود.

مثال:

The research focused on the methods of rebreeding endangered animals.

معنی فارسی کلمه rebreeding

: معنی rebreeding به فارسی

عمل دوباره پرورش دادن، معمولا به منظور بهبود یا حفظ ویژگی‌های خاص.