معنی فارسی rebuilder

B1

شخصی که به بازسازی یا احیای چیزی کمک می‌کند.

A person who reconstructs or restores something.

example
معنی(example):

او یک بازسازی کننده جوامع بود که مردم را در کنار هم جمع می‌کرد.

مثال:

She was a rebuilder of communities, bringing people together.

معنی(example):

بازسازان اغلب به احیای امید بعد از بلاهای طبیعی کمک می‌کنند.

مثال:

Rebuilders often help to restore hope after disasters.

معنی فارسی کلمه rebuilder

: معنی rebuilder به فارسی

شخصی که به بازسازی یا احیای چیزی کمک می‌کند.