معنی فارسی recalculated
B1محاسبه دوباره، عمل محاسبه یک مقدار یا نتیجه به دست آمده برای تایید و اصلاح آن.
To calculate again, especially to verify a result.
- verb
verb
معنی(verb):
To calculate again.
example
معنی(example):
بودجه دوباره محاسبه شد تا هزینههای جدید را شامل شود.
مثال:
The budget was recalculated to include the new expenses.
معنی(example):
پس از دریافت دادههای جدید، تیم پیشبینیها را دوباره محاسبه کرد.
مثال:
After the new data was received, the team recalculated the projections.
معنی فارسی کلمه recalculated
:
محاسبه دوباره، عمل محاسبه یک مقدار یا نتیجه به دست آمده برای تایید و اصلاح آن.