معنی فارسی recalesced

B1

به حالتی بازگشتن یا تجدید ساختن، به ویژه در مورد مواد.

Having come together again or been restored to a previous state, especially concerning materials.

example
معنی(example):

فلز پس از گرم شدن و شکل‌دهی دوباره به حالت قبلی خود برگشته است.

مثال:

The metal has recalesced after being heated and shaped.

معنی(example):

پس از سرد شدن، شیشه دوباره به حالتی صاف تبدیل شد.

مثال:

Once cooled, the glass recalesced to form a smooth finish.

معنی فارسی کلمه recalesced

: معنی recalesced به فارسی

به حالتی بازگشتن یا تجدید ساختن، به ویژه در مورد مواد.