معنی فارسی recalibrate
B1تنظیم مجدد، عمل اندازهگیری دقیق دوباره برای دقت بهتر در کارکرد سیستم یا ابزار است.
To adjust or fine-tune equipment or instruments to ensure accuracy and proper functioning.
- verb
verb
معنی(verb):
To calibrate for a second or subsequent time
example
معنی(example):
فنیها باید وسایل را دوباره تنظیم کنند تا اندازهگیریهای دقیقتری داشته باشند.
مثال:
The technicians need to recalibrate the instruments for accurate measurements.
معنی(example):
پس از آسیب به تجهیزات، مجبور شدیم همهچیز را دوباره کالیبره کنیم.
مثال:
After the equipment was damaged, we had to recalibrate everything.
معنی فارسی کلمه recalibrate
:
تنظیم مجدد، عمل اندازهگیری دقیق دوباره برای دقت بهتر در کارکرد سیستم یا ابزار است.