معنی فارسی recapitalised
B1بازسازی سرمایه، فرآیند تغییر شیوه تأمین مالی در یک شرکت برای بهبود عملکرد مالی و تجاری.
The process of restructuring a company's financial structure to improve its business efficiency.
- verb
verb
معنی(verb):
To change how a corporation is structured.
example
معنی(example):
آنها چندین پروژه را بازسازی سرمایه کردهاند تا سودآوری را افزایش دهند.
مثال:
They have recapitalised multiple projects to enhance profitability.
معنی(example):
شرکت در سال گذشته با موفقیت بازسازی سرمایه شد.
مثال:
The firm was successfully recapitalised last year.
معنی فارسی کلمه recapitalised
:
بازسازی سرمایه، فرآیند تغییر شیوه تأمین مالی در یک شرکت برای بهبود عملکرد مالی و تجاری.