معنی فارسی recapitalization
B2بازپایهگذاری مالی، فرآیند تغییر ساختار سرمایه یک شرکت به منظور بهبود وضعیت مالی و توان عملیاتی.
The process of restructuring a company's debt and equity mixture to stabilize its financial standing.
- NOUN
example
معنی(example):
شرکت از طریق بازپایهگذاری مالی برای تقویت وضعیت مالی خود اقدام کرد.
مثال:
The company went through a recapitalization to strengthen its financial position.
معنی(example):
بازپایهگذاری مالی میتواند شامل جذب سرمایه جدید یا بازسازی بدهیهای موجود باشد.
مثال:
Recapitalization can involve raising new funds or restructuring existing debt.
معنی فارسی کلمه recapitalization
:
بازپایهگذاری مالی، فرآیند تغییر ساختار سرمایه یک شرکت به منظور بهبود وضعیت مالی و توان عملیاتی.