معنی فارسی recasket
B1دوباره در جعبه گذاشتن، عمل قرار دادن اشیاء در یک جعبه جدید یا بهتر.
To place something back in a new or different case or box, particularly for preservation or aesthetics.
- VERB
example
معنی(example):
جواهرساز پیشنهاد داد تا حلقه را برای نمایش بهتر دوباره در جعبه کند.
مثال:
The jeweler offered to recasket the ring for better display.
معنی(example):
او میخواست جواهرات قدیمی مادربزرگش را دوباره در جعبه کند.
مثال:
She wanted to recasket her grandmother's old jewelry.
معنی فارسی کلمه recasket
:
دوباره در جعبه گذاشتن، عمل قرار دادن اشیاء در یک جعبه جدید یا بهتر.