معنی فارسی recedence

C2

کاهش یا عقب‌نشینی از یک نقطه مشخص، به ویژه در ارتباط با طبیعت.

The act or condition of retreating or withdrawing from a particular point, especially in relation to nature.

example
معنی(example):

کاهش سطح آب دریا بسیاری از ناظران را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The recedence of the tide surprised many observers.

معنی(example):

ما در طول پیاده‌روی‌امان کاهش یخچال طبیعی را متوجه شدیم.

مثال:

We noted the recedence of the glacier during our hike.

معنی فارسی کلمه recedence

: معنی recedence به فارسی

کاهش یا عقب‌نشینی از یک نقطه مشخص، به ویژه در ارتباط با طبیعت.