معنی فارسی recentralized
B2دوباره متمرکز شده به معنای بازگشت به یک ساختار که در آن کنترل یا قدرت به یک مرجع مرکزی انتقال یافته است.
Transferred back to a central authority or structure after being decentralized.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این شرکت اخیراً غیرمتمرکز شده، اما اکنون در حال تمرکز دوباره است.
مثال:
The company has recently decentralized but now is being recentralized.
معنی(example):
ساختار دوباره متمرکز امکان تصمیمگیری هماهنگتر را فراهم میکند.
مثال:
The recentralized structure allows for more coordinated decision-making.
معنی فارسی کلمه recentralized
:
دوباره متمرکز شده به معنای بازگشت به یک ساختار که در آن کنترل یا قدرت به یک مرجع مرکزی انتقال یافته است.