معنی فارسی recessionary
B2دوره رکود اقتصادی که در آن فعالیتهای اقتصادی کاهش مییابد و تولید ناخالص داخلی کاهش میکند.
Relating to a period of economic decline.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوره رکود بسیاری از کسبوکارها را تحت تأثیر قرار داده است.
مثال:
The recessionary period has affected many businesses.
معنی(example):
روندهای رکودی معمولاً در اقتصادهای در حال کاهش مشاهده میشوند.
مثال:
Recessionary trends are often seen in declining economies.
معنی فارسی کلمه recessionary
:
دوره رکود اقتصادی که در آن فعالیتهای اقتصادی کاهش مییابد و تولید ناخالص داخلی کاهش میکند.