معنی فارسی recheck

B1

دوباره بررسی کردن برای تایید صحت اطلاعات یا جزئیات.

To check again for accuracy or correctness.

noun
معنی(noun):

The act of checking again; reverification.

مثال:

The article needed a complete recheck.

verb
معنی(verb):

To check again.

example
معنی(example):

لطفا پاسخ‌های خود را قبل از ارسال آزمون دوباره بررسی کنید.

مثال:

Please recheck your answers before submitting the test.

معنی(example):

من باید اندازه‌گیری‌ها را دوباره بررسی کنم تا مطمئن شوم دقیق هستند.

مثال:

I need to recheck the measurements to ensure they are accurate.

معنی فارسی کلمه recheck

: معنی recheck به فارسی

دوباره بررسی کردن برای تایید صحت اطلاعات یا جزئیات.