معنی فارسی recidivism

B1

بازگشت مجدد فرد به رفتارهای جنایی یا ارتکاب جرم پس از اینکه دوباره به جامعه برمی‌گردد.

The tendency of a convicted criminal to reoffend.

noun
معنی(noun):

Committing new offenses after a crime committed in the past.

معنی(noun):

Chronic repetition of criminal or other antisocial behavior.

معنی(noun):

(by extension) Returning to a negative behavior after having stopped it for a period of time.

مثال:

alcohol(ic) recidivism

example
معنی(example):

نرخ بازگشت به جرم برای اصلاح سیستم عدالت کیفری همواره مورد توجه بوده‌است.

مثال:

Recidivism rates have been a concern for criminal justice reform.

معنی(example):

مطالعات نشان می‌دهند که با برنامه‌های حمایتی مناسب، می‌توان نرخ بازگشت به جرم را کاهش داد.

مثال:

Studies show that recidivism can be reduced with proper support programs.

معنی فارسی کلمه recidivism

: معنی recidivism به فارسی

بازگشت مجدد فرد به رفتارهای جنایی یا ارتکاب جرم پس از اینکه دوباره به جامعه برمی‌گردد.