معنی فارسی recipiangle
B1زاویهای که در آن مواد تشکیلدهنده یا روشهای مختلف برای تهیه یک غذا به کار میروند.
A geometric term that refers to the angle of approach for preparing a certain recipe.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ریسپیانگل اصطلاحی هندسی است که به زاویهٔ نزدیک شدن به یک دستور اشاره دارد.
مثال:
A recipiangle is a geometrical term referring to the angle of approach for a recipe.
معنی(example):
ریسیپیانگل بر اینکه طعمها چگونه با هم ترکیب شوند تأثیر میگذارد.
مثال:
The recipiangle affects how flavors blend in the dish.
معنی فارسی کلمه recipiangle
:
زاویهای که در آن مواد تشکیلدهنده یا روشهای مختلف برای تهیه یک غذا به کار میروند.