معنی فارسی reciprocally

B1

به طور متقابل، به معنای عمل یا حالت تبادل و حمایت دوطرفه بین افراد یا گروه‌ها.

In a mutual or corresponding manner.

example
معنی(example):

شراکت‌ها توافق کردند که به شکل متقابل با یکدیگر رفتار کنند.

مثال:

The partners agreed to treat each other reciprocally.

معنی(example):

آن‌ها به شکل متقابل در پروژه‌های خود از یکدیگر حمایت می‌کنند.

مثال:

They support each other reciprocally in their projects.

معنی فارسی کلمه reciprocally

: معنی reciprocally به فارسی

به طور متقابل، به معنای عمل یا حالت تبادل و حمایت دوطرفه بین افراد یا گروه‌ها.