معنی فارسی recitable

B1

قابل خواندن، متنی که به راحتی بتوان آن را خواند یا از حفظ کرد.

Able to be recited or read aloud from memory.

example
معنی(example):

او شعر خود را تمرین کرد تا بتواند آن را بخواند.

مثال:

She practiced her poem until it was recitable.

معنی(example):

متن آنقدر جالب بود که آسان بود آن را قابل خواندن کنیم.

مثال:

The text was so interesting that it was easy to make it recitable.

معنی فارسی کلمه recitable

: معنی recitable به فارسی

قابل خواندن، متنی که به راحتی بتوان آن را خواند یا از حفظ کرد.