معنی فارسی reclame

B2

تبلیغ، شیوه‌ای از ارائه اطلاعات یا جذب مخاطب برای یک محصول یا خدمات.

The process of promoting or advertising an item or service.

example
معنی(example):

صنعت تبلیغ به سرعت با بازاریابی دیجیتال رشد کرده است.

مثال:

The reclame industry has grown rapidly with digital marketing.

معنی(example):

تبلیغ خلاقانه می‌تواند یک برند را در میان رقبای خود متمایز کند.

مثال:

Creative reclame can make a brand stand out among competitors.

معنی فارسی کلمه reclame

: معنی reclame به فارسی

تبلیغ، شیوه‌ای از ارائه اطلاعات یا جذب مخاطب برای یک محصول یا خدمات.